نوعی از ریحان که یک برگ آن مانند برگ مورد است. (ناظم الاطباء). آس بری است و گویند اسم پارسی اذخر است. (انجمن آرا) (آنندراج) (تحفۀ حکیم مؤمن). نام نوعی از ریحان است که برگ آن به برگ مورد ماند و بعضی گویند مورد صحرایی است و بعضی دیگر گویند مورد رومی است. بو کردن و خوردن آن رطوبات دماغی را نافع باشد. (برهان). خیزران بلدی. مورد بیابانی. آس بری. مورد اسفرم. مورد صحرایی. قف وانظر. (یادداشت مؤلف). مورد بری است و نیکوترین آن رومی بود و طبیعت آن گرم و خشک است و صرع را نیکو بود مقوی معده و جگر بود و صداع و رطوبات دماغ را نافع بود چون به خود برگیرند کرم را بکشد. (اختیارات بدیعی). و رجوع به مورد شود
نوعی از ریحان که یک برگ آن مانند برگ مورد است. (ناظم الاطباء). آس بری است و گویند اسم پارسی اذخر است. (انجمن آرا) (آنندراج) (تحفۀ حکیم مؤمن). نام نوعی از ریحان است که برگ آن به برگ مورد ماند و بعضی گویند مورد صحرایی است و بعضی دیگر گویند مورد رومی است. بو کردن و خوردن آن رطوبات دماغی را نافع باشد. (برهان). خیزران بلدی. مورد بیابانی. آس بری. مورد اسفرم. مورد صحرایی. قف وانظر. (یادداشت مؤلف). مورد بری است و نیکوترین آن رومی بود و طبیعت آن گرم و خشک است و صرع را نیکو بود مقوی معده و جگر بود و صداع و رطوبات دماغ را نافع بود چون به خود برگیرند کرم را بکشد. (اختیارات بدیعی). و رجوع به مورد شود
ریحان القبور. (تذکرۀ انطاکی). نوعی مورد و آن آس صحرائی باشد. بخور آن کرم معده را بکشد. (از برهان قاطع). آس بریست و درقوه مانند بادآورده بود و بهترین آن رومی بود و طبیعت آن خشک و گرم بود و در دویم صرع را نافع بود و مقوی معده و جگر بود و چون بر خود گیرند کرم مقعد بکشد. (از ابن بیطار). مرداسفرم. (برهان قاطع) (آنندراج). مورداسپرم. مورد اسفرم. و رجوع به مادۀ بعد شود
ریحان القبور. (تذکرۀ انطاکی). نوعی مورد و آن آس صحرائی باشد. بخور آن کرم معده را بکشد. (از برهان قاطع). آس بریست و درقوه مانند بادآورده بود و بهترین آن رومی بود و طبیعت آن خشک و گرم بود و در دویم صرع را نافع بود و مقوی معده و جگر بود و چون بر خود گیرند کرم مقعد بکشد. (از ابن بیطار). مرداسفرم. (برهان قاطع) (آنندراج). مورداسپرم. مورد اسفرم. و رجوع به مادۀ بعد شود